درباره وبلاگ


به وبلاگ ما (برو بچه های مدیریت)خوش اومدین.این وبلاگ جهت بروز رسانی اطلاعات ما و تبادل نظرات ایجاد شده است.
آخرین مطالب
پيوندها


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 24
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 41
بازدید کل : 46358
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 259
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


document.write("صبح بخیر! ساعت یک صبح است و چند ساعتی تا طلوع خورشید بیشتر نمانده") if (hr ==2) document.write("ساعت دو صبح هست فکر کنم قصد آشتی با خواب را نداشته باشی !") if (hr ==3) document.write("ساعت 3 صبح است امیدوارم که مطالب ما رو درست ببینی و تو هم تو هم نخونی !") if (hr ==4) document.write("ساعت 4 صبح هست اگر برای نماز صبح بلند شدی انشا الله که قبول باشه !") if (hr ==5) document.write("ساعت پنج صبح است و این نشون می ده که تو آدم سحر خیزی هستی !") if (hr ==6) document.write("ساعت 6 صبح است و بهتره بری و صبحانه را آماده کنی !") if ((hr == 6) || (hr ==7) || (hr ==8) || (hr == 9) || (hr ==10)) document.write("صبح بخیر ! امیدوارم لحظات خوبی را در وب سایت ما بگذارنی!") if (hr ==11) document.write("سایت 11 ظهر است و کم کم داره هوا گرم می شه !") if (hr ==12) document.write("ساعت 12 ظهر است و کم کم باید بری و نهار بخوری !") if ((hr==13) || (hr==14) || (hr==15) || (hr==16)) document.write("عصر بخیر دوست عزیز ! امیدوارم که لظحات خوشی را در وب سایت ما بگذرانی") if ((hr==17) || (hr==18) || (hr==19)) document.write("کم کم داره شب می شه!") if ((hr==20) || (hr==21) || (hr==22)) document.write("شب بخیر !") if (hr==23) document.write("شب خوبی را برایت آرزو می کنم !") if (hr==0) document.write("ساعت 24 است و فکر کنم دیگه باید بری بخوابی !") document.write("
") // End -->

//Ashoora.ir|Hadith Begins

وبلاگى برای دانشجویان رشته مدیریت خدمات درمانی
دانشجویان مدیریت خدمات درمانی 90 اصفهان




خانوما منو ببخشید ولی اینو تو ی سایتی بود دیدم گفتم شمام در جریان باشین !!! :
افتخارات پسرا
1- درس خوندم لیسانس گرفتم
2- خدمت رفتم
3- کار پیدا کردم
4- ماشین خریدم
5- خونه خریدم
6-ازدواج کردم
7-پچه دار شدم

و اما از افتخارات دخترا
1-دماغمو عمل کردم
2- دوبی رفتم
3- پسر با بنز از جلوم رد شد بوقزد
4- یه گونی لوازم آرایش دارم
5- یه پیر مرد پولدار ازم خاستگاری کرده
6-کمد لباسام دیگه جای سوزنم نداره

خدایی بیاین نظر بدینااااااااااا    هرکی از دخترا نظر نذاشت یعنی سکوتش علامت رضاست!!!!

حالا دیگه یو دانی که نظر نذاری!!!



سه شنبه 25 مهر 1386برچسب:, :: 23:3 ::  نويسنده : مرجان بهرامی

انيشتين براي رفتن به سخنراني ها و تدريس در دانشگاه از راننده مورد اطمينان خود كمك مي گرفت. راننده وي نه تنها ماشين او را هدايت مي كرد بلكه هميشه در طول سخنراني ها در ميان شنوندگان حضور داشت بطوريكه به مباحث انيشتين تسلط پيدا كرده بود! يك روز انيشتين در حالي كه در راه دانشگاه بود با صداي بلند گفت كه خيلي احساس خستگي مي كند؟

راننده اش پيشنهاد داد كه آنها جايشان را عوض كنند و او جاي انيشتين سخنراني كند چرا كه انيشتين تنها در يك دانشگاه استاد بود و در دانشگاهي كه سخنراني داشت كسي او را نمي شناخت و طبعا نمي توانستند او را از راننده اصلي تشخيص دهند. انيشتين قبول كرد، اما در مورد اينكه اگر پس از سخنراني سوالات سختي از وي بپرسند او چه مي كند، كمي ترديد داشت.

به هر حال سخنراني راننده به نحوي عالي انجام شد ولي تصور انيشتين درست از آب درامد.

دانشجويان در پايان سخنراني شروع به مطرح كردن سوالات خود كردند. در اين حين راننده باهوش گفت: سوالات به قدري ساده هستند كه حتي راننده من نيز مي تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انيشتين از ميان حضار برخواست و به راحتي به سوالات پاسخ داد به حدي كه باعث شگفتي حضار شد!

 



شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 19:20 ::  نويسنده : ناصر معروف